روزی در یک اتوبوس پشت سر راننده یک پیرزن نشسته بود و هر چند دیقه به راننده میگفت : ننه مغز بادام میخوری و راننده جواب میداد بله و میگرفت و میخورد و بعد از چند دفعه گرفتن مغز بادام و خوردن یکدفعه پرسید ننه جون این بادامهارو از کجا میاری و چطوری مغز میکنی ؟؟؟
و پیرزن جواب میده : ننه اینا مغز شکلات هستن و من کاکائوهاشو میک میزنم و چون دندون ندارم مغز بادوماشو میدم به تو …
فقط تو ایرانه که وقتى راننده تاکسى میخواد دنده عقب بگیره همه مسافرا برمیگردن عقبو نگاه میکنن !
یه بیماری هست اسم نداره اما نتیجه ش نگهداشتن شیشه عطرها و اسپری های تموم شده س !
دختره شبیه سوبل برگر با پنیر اضافه س + پیاز و جعفری ، اونوقت تو مشخصات پروفایلش زده مدلینگ …
اینارو اذیت نکنید ، اینا نباش منطقه نیاوران خلوت میشه !
اولین ضربه ی روحی زندگیمو زمانی خوردم که یه گردو رو شیکوندم خوردم دیدم ترشه ، نگو لیمو امانی بوده …
یعنی روغنی که از لقمه کوکو میریزه روی لباس آدم از دمپایی خیس دسشویی دردناک تره !
من یه درد لاعلاج دارم و اونم اینه که هروقت به تابه سیب زمینی سرخ کرده میرسم نباید بخورم چون کمه !
بعضیا هم مثه هندزفری میمونن ، هارت و پورتشون فقط تو گوش ماست وگرنه واسه بقیه صدای پشه هم نیستن !
بعضی بقالا یه جور قیافه میگیرن انگار رییس هایپر استارن !
امروز نه تنها کسی تولدمو تبریک نگفت بلکه حتی تولدمم نبود !
ﯾﮑﯽ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ علی ﺑﮕﻮ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ! ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : علی ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ؛ ﮔﻔﺖ : ﭘﺲ ﺍﮔﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﮕﻮ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ !
ﻣﻨﻢ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺗﺎ علی ﺑﯿﺎﺩ ، ﺧﯿﻠﯽ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺷﺪﻡ !
ﺭﻓﺘﻢ ﺩﻧﺪﻭﻥ پزﺷﮑﯽ ﺩﮐﺘﺮﻩ ﯾﻪ ﻧﮕﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺪﻭﻧﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪﺵ ﮔﻔﺖ آقا ﻣﯿﺮﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﺍﯼ ﺩﺭﺍﺯی داره ﮐﻪ ﺳﺮﺵ ﺭﯾﺶ ﺭﯾﺸﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﻣﯿﺨﺮﯼ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﺰﻧﯽ !
خواهرم دیروز رفته مانتو خریده ، از دیروز به جای اینکه بگه : خب الان چی بپوشم ؟ میگه : خب امروز کجا بریم ؟
این دخترایی که آخر جمله هاشون مینویسن : دخترا دست جیغ هووورا
برنامه کودک زیاد میبینن یا کودک درونشون زیادی فعاله ؟؟؟
بعضیا اول Copy ، Paste بودن بعد دست و پا درآوردن !
عصر حجر ، عصر اطلاعات ، عصر ارتباطات ، عصر فن آوری ، عصر دیجیتال …
همه اینا ثابت میکنن که پیشرفت بشر همیشه در عصر صورت گرفته و از صبح زود بیدار شدن آدمی به جایی نمیرسه !
پسره از نیمرخ شبیه قالپاق پیکانه ، استاتوس زد ه: درگیرم نشو رسوا نمی شوم !
یکی نیست بگه آخه پلشت برو خدارو شکر کن که عامل جنگ جهانی سوم نشدی …
احساس موفقیتی رو که بعد از کشتن یه پشه دارم ، نیل آرمسترانگ بعد از قدم گذاشتن روی ماه نداشت !
هر وقت پسرا فرق رنگ های زرشکی ، جگری ، دونه اناری ، سرخ آبی ، لاک ناخونی رو فهمیدن و به همشون نگفتن قرمز اونوقت بیان پارک دوبل خانوما رو مسخره کنن !
ترسم از اینه پسرایی که شلوار قرمز و صورتی میپوشن و ابرو برمیدارن ، کم کم موهاشونو خرگوشی ببندن !
اگر بگم ماه منی ، ستاره عمر منی
واسم شکلات میخری ؟؟؟
حالا که فکر می کنم می بینیم یه شوکولات ارزش این همه دروغ رو نداره !
شما یادتون نمیاد ولی قدیما پدیده ای به نام خواب شب رخ میداد !
یارو دماغشو عمل کرده ، عکساش که هیییچ … دیگه تو دستشوییم نیمرخ وِل میده !
ﺑﻪ یوم ﺍﻟﻘﺎﻃﯽ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺸﯿﻢ ، یوم ﺍﻟﻘﺎﻃﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯿﻪ ﮐﻪ ﮐﻮﻟﺮ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﯽ ﯾﺦ ﻣﯿﮑﻨﯽ ، ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ آب پز میشی !
جمله ای که هنوز در تعجبم جواد خیابانی چی پیش خودش فکر کرد گفت :
۰-۰ بدون در نظر گرفتن گل سایپا !!!!!!!!!!!!!!!!!
آخه چرا ؟ چه دلیلی داشت که این حرفو بزنه ؟ چرا گل سایپا رو نباید در نظر بگیریم ؟
“پس تو این دانشگاه چی یادتون میدن ؟”
سوالی که وقتی نمیتونی هرگونه سوالی که پدرتون از شما پرسید رو جواب بدی !
دختر : دوستم داری ؟
پسر : نه !
دختر : (خرکیف)
پسر : نپرسیدی عاشقتم یا نه ؟
دختر : عاشقمی ؟ (سکته)
پسر : نه !!!
فقط تو ایرانه که وقتى راننده تاکسى میخواد دنده عقب بگیره همه مسافرا برمیگردن عقبو نگاه میکنن !
ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﯾﺪمش … ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﻢ ﻧﻪ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ با پاره آجر زدم تو سرش !
پسر خالم آیپدشو گذاشته بود رو زمین منم فک کردم از این ترازو دیجیتالاس رفتم روش وایسادم …
هیچی دیگه بیچاره کور شد از بس گریه کرد !
امروﺯ ﺗﻮ ﺻﻒ ﻧﻮﻧﻮﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﻧﻮﻧﻮﺍ ﮔﻔﺖ : ﮐﯽ ﺳﯿﺮ ﺧﻮﺭﺩﻩ ؟
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﻦ !!! ﮔﻔﺖ : ﺑﯿﺎ ﺟﻠﻮ ﻧﻮﻧﺘﻮ ﺑﺪﻡ ﺑﺮﻭ ﺳﺮﯾﻊ …
ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩم !!!
بنده یادمه بعضی وقتا با سایه خودم درگیر بودم تو خیابون که مثلا من زودتر از اون برم یا بتونم پامو بذارم روش !
جوش مجلسی چیست ؟
شاخه ای از جوش های برجسته و قرمز رو دماغ که به هر مجلسی دعوت شین سریع ظاهر میشن !
بعضیا خودشون کل منظومه شمسی رو رصد کردن ، اونوقت دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده میگردن !
تو صف نون بودم دیدم دوتا پسر هفت هشت ساله سر نوبت با هم بحث میکردن …
اولی : برو بابا ! دومی : به من نگو بابا به من بگو عمو ، وقتی میگی بابا من نسبت بهت احساس مسئولیت پیدا می کنم !!!
من ۸سالم بود پشت کمدمو به امید راه پیدا کردن به سمت سرزمین نارنیا بررسی میکردم !
تفاوت بعضیا با عکساشون مثل تفاوت عکس رو پاکت بستنی عروسکیه میهن با خود بستنیه !
تاريخ : سه شنبه 19 شهريور 1392 | 9:35 | نویسنده : مرضیه |
==========================
غضنفر میره کنار دریا پری دریای میبینه ،میگه من عاشقتم ،با من ازدواج میکنی،پری دریای میگه من آدم نیستم،غضنفر میگه تو فکر میکنی من آدمم،
==========================
یه غضنفر زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام …. ؟ غضنفر میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا میخواستم.
==========================
غضنفر کولرش خراب میشه، به بچههاش می گه: مگه نگفتم ۴ نفری جلو کولر نشینید.
غضنفر زنشو میبره سونوگرافی بهش میگن پسر داری میگه تو رو خدا بگین اسمش چیه؟؟
==========================
*************
یه روز یه ماشینی با پلاک تهران ص از چراغ قرمز رد میشه پلیسه میره پشت سرش میگه ماشین تهران صلی الله علیه و سلم بزن کنار
==========================
یه روزغضنفر میره ماشینشو بیمه بدنه کنه، آخر سر که کارش تموم میشه بیمه ای بهش میگه ایشالا هیچوقت از بیمه تون استفاده نکنین. غضنفر هم برمیگرده میگه ایشالا شما هم از این پول خیر نبینین !
==========================
***************
غضنفر میره ثبت احوال میگه یه شناسنامه واسه بچه ام میخوام ! میگن اسمش چیه ؟ میگه “شورلت” میگن اینکه اسم ماشینه یه اسم بزار که به نام پدر و مادر بیاد . میگه خب به اسم ما میاد دیگه من “بیوک” آقا هستم . همسرم هم “خاور” خانوم !!!
غضنفر زنگ میزنه ۱۱۰ میگه: گاز، کلاچ، ترمز، فرمون، ترمزدستی و دنده ماشین منو دزدیدند، پلیسه میگه: ببخشید، شما خول هستید؟ یارو میگه: آره، چطور مگه؟ پلیسه میگه: هیچی، پاشو برو جلو بشین
غضنفر ماشین تخلیه چاه میخره .. روی تانکرش مینویسه: رزق ما در باسن شماست.
==========================
***************
یه روز یه غضنفر میره در مغازه خیاطی. پارچه شو میده میگه برام یه شلوار بدوز. فردا نیام بگی وقت نداشتم سوزنم شکسته بود ننه م مرده بود. اصلا نمیخوام پدر سگ پارچه منو بده میخوام برم
==========================
غضنفر میره امامزاده میبینه یه دختری میگه خدایا یه شوهر خوب به من بده . غضنفر خودشو میندازه تو بغل دختره میگه خدایا هل نده .
==========================
************************
یکی میگه: من” حافظ کل قرآنم”, شاسکوله میگه: از این قران کوچیکا یا بزرگا
تاريخ : دو شنبه 18 شهريور 1392 | 11:55 | نویسنده : مرضیه |
تاريخ : یک شنبه 17 شهريور 1392 | 18:39 | نویسنده : مرضیه |
هرکی خواست نگاه کنه خیلی باحاله
جا داره از همین تریبون به اون دسته از دخترایی که به مناسبت بازگشایی مدارس باس بزارن ابروهاشون پر شه تسلیت عرض نماییم
مصیبت کمر شکنیه
پسرایی که دارن اینو میخونن الان اینطوری ان:
تاريخ : یک شنبه 17 شهريور 1392 | 18:33 | نویسنده : مرضیه |